♥عاشقانــه♥سلطان غـ ـــم♥

آخرین سنگر سکوته! خیلی حرفا گفتنی نیست!

 

همه چیز با یک نگاه یا لبخند کش دار شروع می شود گپی به ظاهر ساده و دوستانه ... از نقاط مشترک و علایق یکسان از گروه خونی گرفته تا ماه تولد و تیپ مورد پسند! کم کم دردلها باز می شود برای هم دل می سوزانند و گهگاهی هم به هم افتخار می کنند! بعد مدتی که خلا های روحی عاطفی شان از شیرینی کاذب پر می شود ! کمی صمیمی می شوند!ـ فقط کمی- الفاظی شیرین نظیر :عسلم٬ قندکم٬ گلم و... به یکدیگر تعارف می کنند! گاها هم ٬لقب هایی غیر انسانی٬ نظیر پیشی من! جوجه کوچولو! بعد از مدتی جو گیر می شوند و اعلام عشق و شعار انقلابی یا تو یا مرگ را در یک فضای رمانتیک و عاشقانه برای هم سر می دهند! دنیابیش ازحدزیبامیشود! حرف و نصیحت بزرگترها خاک می شود و به عبارتی عقل دچار زوال می شود! که چی؟ که طرف در عالم رویا بارها نیمه ی گم شده اش را دیده و حال که این رویا به حقیقت پیوسته نباید فرصت را از دست بدهد! در نهایت آن لبخند کش دار زیر سقف خیابان به بوسه ای زیر یک سقف تبدیل می شود! این ماه عسل ها هم تمام میشود... زندگی روی حقیقی اش را نشان می دهد.سختی..گویا فصل رویا پردازی و عاشقانه به اطراف نگاه کردن ها می گذرد!به همین راحتی..


 

نوشته شده در یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:,ساعت 22:8 توسط نســــــــــیم| |

قالب : بلاگفا